مشاغل خانگی و کوچک مقیاس
آنچه در این مطلب خدمت شما ارائه میگردد، رویکر اجمالی زیستشهرها به مشاغل خانگی و کوچک مقیاس است که در خانههای مولّد زیستشهر طراحی شده است. آوردن نمونهها و منابع خارجی به معنای تایید صددرصدی آنها نیست بلکه به عنوان شاهد مثال از تجارب جهانی منعکس شده است.
مقدمه مشاغل خانگی
الگوی زیست شهرهای نوین مولد، فقط یک کانسپت معماری و شهرسازی نیست بلکه نگاهی نو به جوانب گوناگون سبک زندگی است، که توسط نظریات بنیادین هستی شناسانهی ویژهای پشتیبانی میشود.
بنابراین ایدهای که در این طرح برای موضوعی همچون معماری و شهرسازی مطرح میگردد در تناسب با ایدهایست که در رابطه با تولید و اشتغال بیان میشود.
بحث در رابطه با مبانی بنیادین الگوی تولید در زیست شهر، از حوصله این نوشتار خارج است؛ اما اجمالاً باید گفت که شیوه بنگاههای تولیدی که در زیست شهر مدنظر قرار گرفته است، به صورت تولید کارگاهی کوچک مقیاس، خانوادهمحور و در فضای خانه است.
ردپای تولید در مقیاس کوچک و ایجاد کسب و کار خانوادگی مستقل، در ادبیات جهانی نیز قابل مشاهده است. حداقل در اواخر قرن بیستم و نیز در قرن حاضر، با رصد فعالیتها و گزارشهای جهانی، میتوان به این نکته رسید که تغییر در فضای تولید، ضرورت پیدا کرده است و تعداد زیادی از صاحب نظران به رخ دادن انقلابی در نظام تولید اعتراف نمودهاند.
رفتار مصرفکننده تغییر کرده و دیگر تولید انبوه با استاندارد ثابت، کارایی مطلوبی ندارد. عصر تولید انبوه (mass production) گذشته و دوره تولید سفارشی (Customization) فرا رسیده است.
در این دوره، بنگاههای تولیدیای میتوانند موفق شوند که با مشتریان خود ارتباط تنگاتنگی داشته باشند و محصولات را بر اساس سفارش مشتری و اراده او تولید کنند. برای اینکه بنگاهها این حد از چابکی و انعطاف در تولید محصول را به دست بیاورند، نظرات متفاوتی ارائه شده است. اما یکی از پر قدرتترین نظرات برای ایجاد انعطاف در تولید، ایجاد بنگاههای کوچک مقیاس با مالکیتهای مستقل است.
از آنجایی که بنگاههای تولیدی خرد مقیاس میتوانند به صورت محلی راهاندازی و اداره شوند، به طور فزایندهای قادر خواهند بود با مشتریان خود ارتباط نزدیک و دوستانهای داشته باشند و چون از لحاظ سازمانی چابک و کوچک هستند، قادر خواهند بود با سرعت بالایی خود را با نیازهای جدید خریدار و سفارشهای او منطبق سازند. و اینجاست که تولیدات کوچک محلی گوی سبقت را از بنگاههای بزرگ مقیاس و متمرکز میربایند.
نوشتار زیر، ترجمه متنی با عنوان « کارخانههای خرد محلی (Localized microfactories) – چهره جدید تولید جهانی شده» است که در تاریخ ۱۱ ژوئن ۲۰۱۹ در وبسایت مجمع جهانی اقتصاد (The World Economic Forum) انتشار یافته و به ضرورت کوچک سازی و محلی کردن بنگاههای تولیدی تأکید نموده است.
در واقع، مطلب زیر بر یکی از ویژگیهای مهم تولید در مقیاس کوچک، یعنی «محلی سازی در تولید» یا «localization in manufacturing»، اشاره دارد که همانطور که پیشتر گفته شد، بنگاههای تولیدی خرد را قادر به رقابت با کارخانههای تولیدی بزرگ و متمرکز مینماید.
البته روشن است که ارائه این متن صرفاً به دلیل شاهد مثال آوردن برای الگوی پیشنهادی تولید صنعتی در زیست شهرهاست نه به عنوان تأیید صد در صدی مطالب آن؛ چرا که اساساً الگوی زیستشهر بر مبنای نفی نظام سرمایهداری است و ایدههایی که مطرح میشود، تلاشی برای جلوگیری از نفوذ نظام کاپیتالیسم در اقتصاد و نیز از بین بردن جامعه بازار است.
بنابراین صِرف کوچک و محلیسازی تولید نمیتواند به تنهایی از نفوذ نظام سرمایهداری و ایجاد جامعه بازار جلوگیری کند؛ چه اینکه در برخی موارد همچون تولیدیهای پوشاک بنگلادش، کوچکسازی فرآیند تولید خود عامل استثمار نیروی انسانی توسط کمپانیها و برندهای چند ملیتی پوشاک شده است. با این حال باید اذعان کرد که غیرمتمرکزسازی و محلیکردن نظام تولید در قالب مالکیتهای خرد و مستقل، یکی از مهمترین عوامل جلوگیری از نفوذ نظام سرمایهداری است.
کارخانه های میکرو محلی سازی شده(Localized microfactories) – چهره جدید تولید جهانی[۱]
روش تولید محصولات طی دهه های گذشته به طور قابل توجهی تکامل یافته است. امروزه کالاها بیشتر در کارخانههای بزرگ در مناطق کمهزینه، عمدتاً در آسیا، بلکه به طور فزایندهای در اروپای شرقی و آمریکای جنوبی ساخته میشوند. این تا حد زیادی برای مصرف کنندگان خوب بوده است. محصولاتی که در خارج از کشور تولید می شوند، خودروهای ما را نیرو می دهند، شبکه های ما را به هم متصل می کنند و زندگی ما را تجهیز می کنند. پایین بودن هزینه های تولید باعث شده است که محصولات بیشتر برای افراد بیشتری مقرون به صرفه باشد. با این حال، نشانه هایی وجود دارد که این رویکرد به مرزهای خود رسیده است. منابع نیروی کار ارزان در کشورهای دور در حال اتمام است. همچنین طبقه متوسط رو به رشد جهانی، در محیط های تولیدی نزدیک به مصرف کنندگان، تمایلی به انجام کارهای تکراری ندارد که باعث گردش کارگران در شرکت می شود.
نه تنها یافتن نیروی کار در مناطق کم هزینه برای ساخت محصولات سخت تر می شود، بلکه تأثیر فزاینده از نظر مشاغل محلی، محیط زیست و تاخیر در توزیع محصول در سراسر جهان جدی تر می شود. در کنار هم، تقاضای مصرف کنندگان برای محصولات محلی و شخصی سازی شده روندی است که به طور پیوسته در حال رشد است. چند سال پیش، تحقیقات نشان داد که بیش از ۵۰ درصد از مصرفکنندگان گفتند که خریدهای سفارشیشده را ترجیح میدهند، و اکثریت آنها گفتند که حتی حاضرند برای یک محصول یا خدمات سفارشی هزینه بیشتری بپردازند.
این الگوی مصرف جدید، فرصتهای عظیمی را برای شرکتهای بزرگ برای موفقیت در یک اقتصاد بومیسازی شده ارائه میکند؛ البته اگر آنها برای استفاده از این فرصتها راهاندازی شده باشند. کلید استفاده از این فرصتها در فعالیتهای تولیدی غیرمتمرکز نهفته است، فعالیتهایی که بر شبکه ای از تولیدیهای کوچکتر تکیه دارد. تولیدیهای زیرکتر و انعطافپذیرتر در سراسر جهان، آنهایی هستند که نزدیکتر به جایی که مشتریان هستند، قرار دارند. به بیان ساده، شرکت ها باید از نظر نیازهای مشتریان نو ظهور، به طور قابل توجهی به صورت جهانی فکر کنند، اما در اجرای آن نیازها، صورت محلی به تولید بپردازند.
احتمال وجود تولیدیهای کوچکتر و غیرمتمرکز با اکوسیستمهای همراه که به بازارهای منطقه خدمت میکنند، در مقایسه با یک مرکز تولید بزرگ که محصول را در سراسر جهان ارسال میکند، ممکن است تصور رایج صنعت به کارایی هزینه و مقیاس را تایید نکند. ثابت شده است که اتوماسیون یک پیوند مهم بین شرکت های بزرگ و استراتژی های بومی سازی آنهاست. نه تنها بومی سازی در تولید، بلکه نوآوری را نیز با هزینه کمتر و کارایی بالاتر امکان پذیر می کند.
اینجاست که کارخانه های میکرو وارد بازی می شوند. این کارخانه های کوچکتر به جای تکیه بر نیروی انسانی گران قیمت از اتوماسیون استفاده می کنند و کیفیت و ثبات محصول را تضمین می کنند و در عین حال مقیاس را از طریق خروجی کارآمد امکان پذیر می کنند. کارخانههای خرد با هزینههای عملیاتی پایینتر خود، نوآوری را با در دسترس قرار دادن آسانتر تولید برای کارآفرینان، مخترعان و سازندگان، به طور مؤثری دموکراتیزه میکنند. به عنوان مثال، اگر امروز کسی ایده ای برای یک محصول جدید دارد – حتی اگر مهارت های فنی برای انجام این کار را داشته باشد – نمی تواند آن محصول را در مقیاس بزرگ بدون سرمایه گذاری قابل توجه تولید کند. در ۱۰ سال آینده، ما شاهد خواهیم بود که کارخانههای کوچک مقرونبهصرفه موج جدیدی از نوآوری را در سراسر صنایع هدایت میکنند، زیرا تولید برای همه مردم در دسترس قرار میگیرد.
نزدیکی جغرافیایی بیشتر به مشتریان نیز به معنای نزدیکی بیشتر به سلایق و ترجیحات مشتری است. یک شرکت نه تنها می تواند محصول واقعی را بومی سازی کند تا به بهترین وجه مناسب آن بازار خاص را باشد، بلکه می تواند تلاش های بازاریابی خود را بر روی کالاهای طراحی و تولید محلی متمرکز کند – و به این تلاش ها افتخار کند. سیاستهای ژئوپلیتیکی این روند را تقویت میکنند، زیرا کالاهایی که نزدیکتر به مصرفکنندگانی که آنها را خریداری میکنند، تولید میشوند، در معرض تهدید مشابه تغییر ساختار تعرفهها نیستند. علاوه بر این، اثرات تولید در مقیاس کوچک به شرکتها کمک می کند تا به اهداف پایداری خود برسند.
استدلال رایجی که علیه انجام فعالیت تولیدی کوچک مقیاس به وسیله اتوماسیون بیان میشود، از دست دادن شغل و بیکار شدن کارگران است، اما مزایای کارخانه های کوچک خودکار بسیار بیشتر از این ضررها است. بر اساس مطالعه ای که توسط Deloitte و انستیتو تولیدی (Manufacturing Institute) انجام شده است، هر موقعیت تولیدی ۲.۵ شغل در کالاها و خدمات محلی ایجاد می کند و به ازای هر دلار ارزش ایجاد شده در تولید، ۱.۳۷ دلار دیگر ارزش اضافی در سایر بخش ها ایجاد می شود. در نهایت، رشد شغلی که توسط تولید محلی هدایت میشود، جایگزین مهمی در برابر جهانیسازی[۲] است. اعترافات زیادی وجود داشته است که ایده انقلاب صنعتی چهارم مشاغل تولیدی را حذف می کند، اما رویکرد «جهانی بیندیشید، محلی بسازید»[۳] این روند را از بین می برد. در حالی که در سطح جهانی، از دست دادن شغل ناشی از اتوماسیون از ایجاد شغل نسبت به اتوماسیون پیشی میگیرد، در سطح محلی اتوماسیون یک خالق شغل است نه یک نابودکننده.
جهانی شدن، به زبان ساده، مسیر خود را طی کرده است. سابقاً یک رویکرد جهانی شده به دلیل مقرون به صرفه بودن آن شناسانده میشد. اما این خصیصه در جهانی که نیروی کار ارزان به سرعت در حال کاهش است و تقاضای مصرف کنندگان برای اصالت و کیفیت کالا به طور پیوسته در حال افزایش است، تأثیر خود را از دست می دهد. در این دنیای در حال تغییر، یک رویکرد بومی سازی شده برای تولید، برای موفقیت شرکت ها ضروری است.
اتوماسیون هوشمند، شرکتهای بزرگ را قادر میسازد تا بومیسازی را بپذیرند و از آنچه قبلاً ممکن بود به مشتریان خود نزدیکتر شوند. در این دنیا، نوآوری محصول بر مزیت های هزینه ای برتری دارد – بدون اینکه هیچ بازیکنی خیلی بزرگ یا کوچک باشد که بتواند از مزایای آن بهره مند شود.
________________________________
[۱] Localized microfactories – the new face of globalized manufacturing
https://www.weforum.org/agenda/2019/06/localized-micro-factories-entrepreneurs-and-consumers/
[۲] globalization
[۳] think global, build local
پنل خورشیدی
سلام … طرخ خوب و سنجیده و معقول و منصفانه و با عدالت و با ارزشهای الهی است و بالاخره باید از یک جایی شروع بشود … پس طرح آزمایشی را شروع کنیم … یا الله
…
سلام. سپاس بابت نظر ارزشمندتون