در سراسر جهان بیش از ۵۷۰ میلیون مزارع خانوادگی وجود دارد. تقریباً یک چهارم این مقدار در روسیه فعالیت می‌کنند. این مزارع خانوادگی اکثر زمین‌های کشاورزی جهان را مدیریت می‌کنند و بیشتر غذای جهان را تولید می‌کنند. فائو (۲۰۱۴) می‌گوید که مزارع خانوادگی برای تضمین امنیت غذایی جهانی، مراقبت و حفاظت از محیط طبیعی و پایان دادن به فقر و سوءتغذیه مورد نیاز است. به گفته فائو، برای دستیابی به این اهداف، مزارع خانوادگی مستحق حمایت سیاستی برای مولدتر و پایدارتر شدن و بهبود معیشت روستایی‌ها هستند.

ارائه تعریف دقیق از مزارع خانوادگی دشوار است. به گفته فائو، مزارع خانوادگی به نوع مالکیت، تامین نیروی کار و مدیریت در مزرعه اشاره دارد. اکثر مزارع خانوادگی کوچک و بسیار کوچک هستند و توسط یک فرد یا یک خانواده اداره می‌شوند و به کار خانواده متکی هستند.

در روسیه خانوارها (households) و مزارع خصوصی را می‌توان به عنوان مزارع خانوادگی دید. مزارع خانوادگی از نظر تنوع و پیچیدگی با توجه به اندازه، دسترسی به بازارها و ویژگی‌های خانوار با شرکت‌های کشاورزی متفاوت است.[۱]

مطالعه الگوی کشاورزی روسیه به ما نشان می‌دهد که مزارع کوچک مقیاس و خانوادگی علاوه بر بهره‌وری بالاتر نسبت به مزارع بزرگ مقیاس تجاری، به مؤلفه‌های فرهنگی، زیست محیطی و اجتماعی نیز توجه دارد.

کشاورزی خانگی (household agriculture) روسیه نشان می‌دهد که تولید مواد غذایی به صورت غیرمتمرکز (decentralized) و در مقیاس کوچک، در سطح ملی امکان پذیر است. این عمل مستلزم توجه دقیق است، زیرا میزان خودکفایی در تعدادی از مواد غذایی اصلی که توسط مزارع غیرمتمرکز خانواده‌های روسی به دست آمده، نشان دهنده ظهور مجدد یک رژیم غذایی متمایز و بسیار محلی در مقیاس ملی این کشور است.[۲]

 انواع کشاورزی در روسیه

در کشاورزی روسیه ساختار متنوعی از مزارع را می‌یابیم که می‌توان آن‌ها را به سه دسته کلی تقسیم کرد:

  1. مزارع بزرگ (شرکت‌های کشاورزی یا agricultural enterprises):

شامل مزارعی هستند که در قالب یک شخص حقوقی مانند شرکت سهامی، شرکت با مسئولیت محدود و غیره فعالیت می‌کنند. این گروه شامل مزارع شرکتی کلخوزها و سوخوزهای سابق و نیز تولیدکنندگان کوچکتر، از جمله کشاورزان خانوادگی که تصمیم گرفتند نه به عنوان یک واحد اقتصادی با مالکیت انفرادی (sole proprietorship)، بلکه به عنوان یک شرکت (company) فعالیت کنند، می‌شود. بر اساس سرشماری سال ۲۰۰۶ کشاورزی (Rosstat 2007a)، اندازه شرکت‌های کشاورزی از زیر ۳ هکتار تا بیش از ۱۰،۰۰۰ هکتار، و به طور میانگین ۶،۸۳۳ هکتار، متغیر بود.

  1. مزارع دهقانی یا کشاورزان انفرادی (individual farmers):

این دسته را می‌توان به عنوان مزارع خانوادگی توصیف کرد که به صورت مالکیت انفرادی (sole proprietorship) اداره می‌شوند. این مزارع معمولاً بسیار کوچکتر از مزارع شرکتی هستند؛ اندازه متوسط زمین برای کشاورزان انفرادی حدود ۱۰۵ هکتار است.

  1. مزارع خانگی(از قبیل داچاها برای شهرنشین‌ها و قطعات کمکی شخصی برای روستاییان) [۳]:

دسته سوم، مزارع خانگی (households) هستند، که شامل تولیدکنندگان خانوادگی معیشت محور (هم صاحبان قطعات کمکی در مناطق روستایی و هم «باغبانان» یا dachnik از مناطق شهری) می‌شود. اندازه یک قطعه فرعی ممکن است از زیر ۵۰۰ مترمربع (۰.۰۵ هکتار) تا بیش از ۱۰ هکتار، با میانگین ۵۰۰۰ مترمربع (۰.۵ هکتار) باشد. اندازه یک داچا کوچکتر و به طور متوسط ۷۰۰ مترمربع (۰.۰۷ هکتار) است.

استفاده بهینه از فضا در داچاها

لازم به ذکر است که تمایز بین این سه گروه بر اساس وضعیت حقوقی تولیدکنندگان است نه ماهیت واقعی فعالیت آن‌ها. بنابراین، مرزهای بین گروه‌ها مبهم است؛ علاوه بر وجود مزارع “شرکتی” بسیار کوچک و خانوادگی، و در عین حال “کشاورزان فردی (خانوادگی)” بسیار بزرگ با سازمان صنعتی نیز وجود دارد.[۴]

کشاورزی کوچک مقیاس در روسیه

کشاورزی خرد و کوچک مقیاس در روسیه، شامل مزارع خانگی (Householdfarms) مربوط به قطعات کمکی خصوصی (Subsidiary plot) و سایر قطعات خصوصی کوچک (small private plots) در سکونتگاه‌های روستایی و شهری و نیز مزارع فردی شهروندان در انجمن‌های باغبانی باغ و ویلا (dacha) است.

کشاورزی خانگی خصوصی (Private household farming) شکلی از فعالیت غیرکارآفرینانه (non-entrepreneurial activity)[۵] برای تولید و فرآوری محصولات کشاورزی است که با کار شخصی یک شهروند و اعضای خانواده او در زمینی کوچک، به منظور رفع برخی از نیازهای غذایی آن‌ها انجام می‌شود.

به مزارع خانگی که مختص روستاییان است «قطعات کمکی» یا Subsidiary plot و برای باغ‌های خانگی شهرنشین‌ها از واژه «ویلا» یا dacha استفاده می‌شود.

مدیریت داچاها به عهده انجمن‌های غیرتجاری باغ و ویلا (non commercial associations of garden and dacha) است که با سازمان‌های مردم نهاد غیرتجاری ایجاد شده توسط شهروندان به صورت داوطلبانه، به حل و فصل چالش‌های صاحبان داچا می‌پردازند.

در این فیلم گزارشی مختصر از یک داچا در روسیه با انواع میوه و سبزیجات مشاهده میکنید
 

نقش کشاورزی کوچک مقیاس در روسیه

این کشاورزان نقش کاتالیزوری در اقتصاد روستایی روسیه دارند. درصد فزاینده‌ای از مواد غذایی در زمین‌های باغی کوچک خصوصی (داچا) کشت و در بازارهای شهری فروخته می‌شود ( که ممکن است به نام کشاورزی داچا نامیده شود).

زمین‌های کوچک خصوصی از حدود ۱۶ میلیون مالک زمین‌هایی به مساحت ۰.۴۳ هکتار تشکیل شده است.

کاشت انواع متنوع میوه و سبزی در فضای محدود داچا

در حالی که این منابع کوچک هستند، بخش قابل توجهی از تولید کشاورزی روسیه را تشکیل می دهند. دلایل اصلی این فعالیت‌ها

  • خودکفایی،
  • درآمد اضافی،
  • دسترسی به غذای «سالم»،
  • پرکردن اوقات فراغت
  • و استفاده مولد از منابع رایگان (مانند پساب آشپزخانه، پسماندها) است.[۶]

در کشاورزی امروزی، مانند گذشته، بیشترین کمک به اقتصاد غذایی روسیه توسط تولیدکنندگان بزرگ مدرن صنعتی، شرکتی یا دولتی و بازارمحور نبوده، بلکه توسط میلیون‌ها تولیدکننده سنتی و خانوادگی در مقیاس کوچک که عمدتاً برای امرار معاش فعالیت می‌کردند، صورت گرفته است.

در سال ۱۹۹۹، در ۳۵ میلیون قطعه کوچک خانوادگی، ۹۰ درصد سیب زمینی، ۷۷ درصد سبزیجات، ۸۷ درصد میوه، ۵۹ درصد گوشت و ۴۹ درصد شیر را تولید کردند.

جدا از این پتانسیل در تولید مواد غذایی، کشاورزی در مقیاس کوچک در جنبه‌های اکولوژیکی و اجتماعی کشاورزی نیز دارای مزایایی است (The Bovine, 2009). این پتانسیل کشاورزی در مقیاس کوچک یک پدیده جهانی است.[۷]

مزایای باغبانی خرد و خانوادگی صرفاً به تولید مواد غذایی محدود نمی‌شود. این شیوه‌ها به پایداری محیطی، امنیت غذایی جامعه، ترویج تعامل اجتماعی بین باغبانان و تقویت اقتصاد محلی کمک می‌کنند.[۸]

کشاورزی در مقیاس بزرگ در واقع عمدتاً از هدف کلان اقتصادی حمایت می‌کند، اما اهداف محیطی و اجتماعی را نقض می‌کند. اما کشاورزی در مقیاس کوچک از هر دو هدف حمایت می‌کند؛ یعنی نه تنها محرک تولید غذای خود روسیه می‌شود، بلکه تولید را با بسیاری از نیازهای انسان و اکوسیستم ادغام می‌کند.[۹]

به طور مثال، یکی از دلایل محبوبیت زمین‌های کشاورزی خانگی (داچا و قطعات کمکی روستایی)، عدم تولید محصولات ناسازگار با محیط زیست و آلوده به مواد شیمیایی در آن‌هاست.[۱۰]

واگذاری زمین به مردم روسیه برای ساختن داچا و باغبانی خانگی

البته کشاورزی در مقیاس بزرگ این فرصت را دارد که به امنیت غذایی و صادرات برخی محصولات کشاورزی کمک کند. اما تولید در مقیاس بزرگ دارای معایبی نیز هست.

مزارع بزرگ مقیاس، اغلب بر روی یک یا چند محصول تک‌کشت (monoculture)[۱۱] متمرکز می‌شوند و مانند کشاورزی صنعتی غرب، توجه کمتری به ارزش‌های اجتماعی، انسانی و زیست‌محیطی دارند. د‌ر این مزارع خطر تمرکز بر افزایش روزافزون حجم تولید با تکیه بر کاربرد کودهای شیمیایی و آفت کش‌ها نیز وجود دارد.

کشاورزی در مقیاس بزرگ بسیار انرژی بر است؛ به طوریکه نه تنها برای تولید کودها و سموم دفع آفات، بلکه برای حمل و نقل غذا در فواصل طولانی نیز انرژی زیادی استفاده می‌شود.

بنابراین کشاورزی صنعتی مستلزم:

  • کاهش جمعیت مناطق روستایی،
  • رژیم غذایی ناسالم،
  • آلودگی آب‌های زیرزمینی
  • و فرسایش خاک است.[۱۲]

روش های آبیاری با صرفه در داچاها

داچاهای روسیه به ما نشان می‌دهد که کشاورزی را نباید صرفاً به مسئله تولید خلاصه کرد؛ بلکه لزوماً باید با بسیاری از نیازهای انسان و اکوسیستم ادغام نمود. چیزهایی که امروزه برای مردم روسیه معنادار است عبارتند از:

– افزایش خودکفایی غذایی روسیه

– صادرات محصولات اساسی و بهبود رقابت

– ایجاد توازن در توسعه شهری با توسعه روستایی

– افزایش اشتغال و سطح زندگی روستایی

– توسعه پایدار روستایی و حفاظت از منابع طبیعی

– کمک به نیاز جهان به غذای سالم

– توسعه نوع خاص کشاورزی و تولید غذا در مقابل ترجیحات مصرف کنندگان برای محصولات غذایی سبک غربی.

سایر مزیت‌های کشاورزی خانگی و کوچک مقیاس نسبت به کشاورزی تجاری و بزرگ مقیاس

پایداری:

طبق نتایج سرشماری کشاورزی ۲۰۰۶، از ۸۰۳۴۲ انجمن داچای موجود در ۱ ژوئیه ۲۰۰۶، ۲۳.۷٪ قبل از سال ۱۹۸۱ ایجاد شده اند (یعنی در زمان سرشماری بیش از ۲۵ سال سن داشتند). ، و ۵۳.۴٪ قبل از سال ۱۹۹۱ ایجاد شدند (یعنی بالای ۱۵ سال سن داشتند). این نشان می‌دهد که باغبانی ویلا یک روش بسیار پایدار است و باغبانان با موفقیت باروری زمین‌های خود را در طول چندین دهه حفظ کرده‌اند.

در مورد قطعات کمکی در مناطق روستایی، از آنجایی که این قطعات به خانه‌های روستایی متصل هستند، معمولاً هم سن و سال خود خانه‌ها یا روستاها هستند و با بهره‌مندی از کودهای دامی و مراقبت مجدانه مالکان، غالباً باروری خود را نه تنها برای چندین دهه، بلکه برای قرن‌ها حفظ کردند.

نیاز به سرمایه کم:

باغداران مواد غذایی به دلیل کوچک بودن زمین‌های خود از ماشین‌آلات کمی استفاده می‌کنند. آن‌ها نیازی به حمل و نقل از راه دور نه برای انتقال نهاده‌ها و نه برای محصولات ندارند؛ چرا که بیشتر به صورت محلی توزیع می‌گردد و در نتیجه باعث صرفه‌جویی در منابع زمین می‌شوند.

آن‌ها به در دسترس بودن نفت یا سایر سوخت‌های فسیلی وابسته نیستند، در حالی که امکان تولید بخشی از مواد غذایی مورد نیاز برای دو سوم جمعیت کشور را فراهم می‌کنند.

کشاورزی های کوچک مقیاس در روسیه

کشاورزی خانگی و کوچک مقیاس در داچاهای روسیه

بدون نیاز به یارانه:

در سال ۲۰۰۴، هزینه‌های دولتی برای حمایت از کشاورزی تجاری بالغ بر ۷۸.۲ میلیارد روبل (یا ۱۸ درصد از کل تولیدات کشاورزی) بود، در حالی که باغبانی غذا در داچاها – بدون دریافت یارانه از بودجه فدرال – مولدتر از کشاورزی تجاری بود.

کاهش تورم:

تولید مواد غذایی خانگی باعث افزایش عرضه مواد غذایی در بازار و کاهش تقاضا می‌شود که به پایین نگه داشتن قیمت مواد غذایی و مبارزه با تورم کمک می‌کند. بنابراین، به عنوان مثال، از سال ۱۹۹۲ تا ۲۰۰۴ قیمت سیب زمینی (که بیش از ۹۰ درصد آن توسط خانوارها تولید می‌شد) ۲۳۲ برابر (به دلیل تورم شدید اوایل دهه ۱۹۹۰) افزایش یافت، در حالی که یکی دیگر از کالاهای اصلی – نان – که تولید شده توسط کشاورزی تجاری یا وارداتی بود، با همین شرایط تورمی ۵۰۳ برابر افزایش قیمت داشت.

جایگزینی واردات:

بسیاری از محصولاتی که توسط خانوارها تولید می‌شوند (به ویژه سیب‌زمینی و سبزیجات) در مقادیری تولید می‌شوند که اکثر نیازهای مصرفی مردم را برآورده می‌کنند. به عنوان مثال، در سال ۲۰۰۴، خانوارها ۳۳ میلیون تن سیب زمینی تولید کردند و تنها ۰.۲ میلیون تن از سیب زمینی مورد نیاز وارد شد.

اگر خانوارها بیش از نیمی از تولیدات کشاورزی کشور را تولید نمی‌کردند، واردات مواد غذایی باید به میزان قابل توجهی افزایش می‌یافت. این را یافته‌های سدیک، سوتنیکوف و ویزمن (۲۰۰۳) تأیید می‌کند:

«…حتی در طول بحران اقتصادی دهه ۱۹۹۰، روسیه نسبت به کشورهای توسعه‌یافته صنعتی، یا اروپا و یا نسبت به ژاپن، کمتر به واردات مواد غذایی وابسته بود.»

کشاورزی مدرن روسیه شواهد تجربی را ارائه می‌کند که نشان می‌دهد سازمان کشاورزی جایگزین (Alternative agriculture) امروزه حتی در یک اقتصاد توسعه‌یافته صنعتی نیز امکان‌پذیر است، و این سازمان جایگزین می‌تواند راه درازی را در جهت برآورده کردن نیازهای غذایی یک کشور طی کند و در عین حال مزایای بسیار دیگری را نیز ارائه دهد.[۱۳]


[۱] Family Farming in Russian Regions, Small-Scale Agriculture and Food Supporting Russia’s Food Self Sufficiency

[۲] Food Gardening in the Vladimir Region of Russia by Sharashkin, University of Missouri columbia, MO, USA

[۳] individual enterprises

[۴] Food Gardening in the Vladimir Region of Russia by Sharashkin, University of Missouri columbia, MO, USA

[۵] فعالیتی که هدف اصلی در آن سود اقتصادی نیست.

[۶] Family Farming in Russian Regions, Small-Scale Agriculture and Food Supporting Russia’s Food Self Sufficiency

[۷] Family Farming in Russian Regions, Small-Scale Agriculture and Food Supporting Russia’s Food Self Sufficiency

[۸] Food Gardening in the Vladimir Region of Russia by Sharashkin, University of Missouri columbia, MO, USA

[۹] Family Farming in Russian Regions, Small-Scale Agriculture and Food Supporting Russia’s Food Self Sufficiency

[۱۰] Dacha dwellers and gardeners: garden plots and second homes in Europe and Russia

[۱۱] در کشاورزی، تک‌کشت به پرورش یک گونه محصول در یک مزرعه در یک زمان گفته می‌شود.

[۱۲] Family Farming in Russian Regions, Small-Scale Agriculture and Food Supporting Russia’s Food Self Sufficiency

[۱۳] Food Gardening in the Vladimir Region of Russia by Sharashkin, University of Missouri columbia, MO, USA

میثم شخصی میبدیمشاهده نوشته ها

متولد فروردین 74 یزد. کارشناسی علوم تغذیه از دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تهران. پژوهشگر مطالعات تمدنی در فرهنگستان علوم اسلامی قم. در حال حاضر روی الگوی کسب وکار اسلامی با مبانی مرحوم استاد سید منیرالدین حسینی الهاشمی به تحقیق و مطالعه مشغولم.

۱ دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *