نظام سلامت در جامعه بازار و نظام سرمایه‌داری

در این مطلب بعد از تبیین ابعاد اصلی نظام سلامت در جامعه بازار و سرمایه‌داری، نظام سلامت در زیست شهر به صورت اجمالی تبیین شده است.

در جامعه‌ی شکل گرفته بر اساس نظریه بازار؛ به منظور انگیزه بخشی به انسان برای حرکت و تکامل جامعه، بر روی طمع و دنیاپرستیِ انسان تمرکز شده است. به تعبیر دیگر انسانِ ایده آل در این جامعه، «انسانِ اکونومیک» است؛ انسانی که سود شخصی خود را محور موضع‌گیری و کنش‌گری در جامعه قرار می‌دهد.

بر اساس این نگاه به جامعه، طبقات انسانی شکل می‌گیرد. تحریک بر اساس طمع در همه‌ی طبقات اجتماعی وجود دارد اما بعضی در لایه‌ی حکمرانی قرار می‌گیرند و به دنبال «تضمین رشد سود سرمایه» خود هستند و انسان‌های دیگر را بر اساس همین تحریکِ دنیایی به خدمت می‌گیرند.

طبقه‌ی دون باید تمام توان خود را در طول «عمرِ کارآمدی خویش»، در خدمت این سیستم قرار دهد تا این سیستم بتواند با نیرو و ظرفیت این طبقه بر اراده عالم فائق آید و آنچه که مطابق میل لایه حکمران است، تأمین شده و طبقه دون از این طریق منابع محدودی به دست آورد تا با آن نیازها، امیال و آرزوهای خود را برآورده کند.

در این نوع از جامعه، کار به عنوان یک «شرّ واجب» قلمداد می‌شود که چاره‌ای جز انجام آن وجود ندارد، زیرا انسان به دنبال کسب لذّات مورد نظر خودش است و باید توانایی پرداخت هزینه‌ی آنها را داشته باشد. ریشه این مسئله نیز در آن است که انسان در این نوع نگاه به دنبال ساختن بهشت موعود بر روی زمین است و دائم در تلاش است تا بتواند به طور جاودانه از هر چه لذت می پندارد بهره‌مند گردد.

به این ترتیب در نظام سرمایه‌داری به طور طبیعی، فشار قابل توجهی به نیروی کار وارد می‌شود؛ چرا که عالَم هستی تابع قوانینی است که اگر انسان بر خلاف این قوانین عمل کند (چه به دلیل کار در نظام سرمایه‌داری و چه به دلیل برآورده کردن هر چه که می‌خواهد) قطعا با واکنش عالَم مواجه خواهد شد و این تأثیر و تأثّر، منجر به خروج انسان از حالت تعادل می شود. در این حالت انسان نمی‌تواند از همه ظرفیت‌ها و قوای خود در راستای نیل به خواسته‌هایش بهره ببرد که اصطلاحا به این حالت، «بیماری» گفته می‌شود.

 در جامعه‌ی بازار، نظام سلامت به عنوان ساختاری برای بازگرداندن انسان به تعادل و خروج او از حالت بیماری ساخته شده است زیرا آنچه مطلوب این جامعه است، نیروی کارِ سالم با کارآمدی حداکثری است.

در مواجهه با بیمار، اگر بیماری او قابل درمان باشد با دریافت هزینه‌های درمانی، او را درمان کرده و یک نیروی کار را به چرخه فعالیت بازمی‌گردانند اما اگر قابل درمان نباشد از قبل، تأمین آتیه‌ی او در دوران بازنشستگی را تضمین می‌کنند تا سایر انسان‌هایی که در این چرخه در حال فعالیت هستند، انگیزه لازم و سلامت روانی کافی برای ماندن در این سیستم را داشته باشند.

در این سیستم همچنین تلاش‌های دیگری نیز در راستای افزایش «طول عمر کارآمدی» انسان‌ها صورت می‌گیرد، زیرا انسان‌های از کار افتاده و بازنشسته، چیزی جز هزینه بر دوش نظام سرمایه‌داری نیستند. همچنین انسان مدرن نیز به دنبال زیست ابدی در دنیاست و از این امر استقبال می کند.

همان‌طور که بیان شد، انسانِ رشد یافته در این جامعه، با تفکرِ تحقق زندگی بهشتی بر روی زمین پرورش یافته است؛ بنابراین کاملا طبیعی است که برای حفظ سلامت خود، هر آنچه دارد را فدا کند؛ زیرا او به هیچ وجه نمی‌خواهد از دنیایی که آن را برای خود آباد کرده و دائما به دنبال لذت‌جویی حداکثری در آن بوده است، برود.

نظام سرمایه‌داری با اشراف به این نکته، ساختار نظام سلامتی را بنا کرده است که بسیار درآمدزاست. در این نظام، از طریق تولید دانش در عرصه سلامت و به کمک فرایندهای انحصارِ بهره‌وریِ اقتصادی از دانش (Patent) و با ایجاد کارتل‌های اقتصادی در حوزه سلامت –که منجر به ایجاد تمرکز در حوزه درمان شده است – به درآمدهای کلانی دست یافته است.

در این نظام سلامت، فضاهای درمانیِ متمرکز به شکلی تعریف شده است که منجر به سلطه‌ی نخبگانی می‌شود. در این نظام به انسانِ مدرن گفته می‌شود هر طور که می‌خواهی لذت‌جویی کن و به دنبال بهره‌های دنیایی باش و اگر بیمار شدی، کافیست هزینه آن را بپردازی و ما تو را درمان می‌کنیم؛ لذا محوریت نظام سلامت در این ساختار، کاملا «درمان محور» است.

البته همان‌طور که بیان شد، نظام سرمایه‌داری برای افزایش طول عمرِکارآمد نیروی انسانی، به سمت ارتقاء نظام سلامت و تلاش برای افزایش طول عمر، از طریق تولید اعضای بدن به شکل بیولوژیک یا ایجاد انسان سایبورگ یا مواردی مانند دانلود و آپلود اطلاعات به مغز انسان، به دنبال تعریف جدیدی از مفهوم جاودانگی و ایجاد بازاری جدید برای درآمدزایی در عرصه‌ی نظام سلامت است که نیازمند بررسی و نقد مجزّایی است.

تبیین نظام سلامت در زیست شهر

اما زیست‌شهرها بر پایه نظریه امامت – امت ساخته می‌شوند. در این نظریه به دنبال پرورش انسان مجاهد هستیم و تلاش می‌کنیم رابطه اخوّت و برادری میان انسان‌ها در جامعه ارتقاء پیدا کند. انسان مجاهد همواره در تلاش است تا ایثارگرانه و تلاشگرانه در راه تحقق جامعه امامت – امت حرکت کند و نظام سلامت نیز باید به شکلی طراحی ‌شود تا این سیستم به بهترین شکل به فعالیت خود ادامه دهد.

تفاوت بنیادین ساختار سلامت در نظام سرمایه‌داری با نظام امامت – امت در تعریف از تعادل و علل خروج از تعادل نهفته است. به خلاف جامعه‌ی بازار که وظیفه‌ی نظام سلامت، حفظ یا ارتقای کارآمدی انسان برای تضمین و حصول رشد سود سرمایه است، نظام سلامت در جامعه امامت-امت، وظیفه محافظت و ارتقای ظرفیت انسان در گسترش جریان ولایت و اوامر اهل بیت علیهم السلام و روابط اخوّت‌مدارانه در جامعه را دارد.نظام سلامت

بنابراین به علت هماهنگیِ این نوع از روابط، با قواعد حاکم بر عالم هستی،در صورت بسط و گسترش این جریان، شاهد کاهش چشم‌گیرِ خروج از تعادل و بروز بیماری در میان مردم خواهیم بود.

توضیح آنکه در نظام امامت – امت، اولاً کنشِ انسان‌ها بر پایه آنچه دلخواه آنهاست و آن را دوست دارند شکل نمی‌گیرد؛ بلکه آنها بر پایه‌ی آنچه که خداوند از انسان خواسته است عمل می‌کنند و ثانیاً روابط ایثارگرانه و اخوت‌مدارانه سبب می‌شود که نیرو و ظرفیت انسان‌ها برای غلبه بر طبیعت و تصرف عُدوانی در آن استفاده نگردد، بلکه بالعکس نیروی انسان در راستای ارتقای عناصر طبیعت به جایگاهی که مدنظر شارع مقدس است، مصروف شود. در نتیجه به علت هماهنگی کامل میان عالَم تکوین و تشریع، با عمل به منویّات ولی خدا، کمترین عدم تعادل در جامعه را شاهد خواهیم بود.

پیروی از ولیّ خدا به معنای کاهش اختیار و در نتیجه سکون و عدم رشد در جامعه نیست؛ بلکه در این شرایط، انسان‌ها خلاقیتِ نظری و تجربی خود را در راستای تحقق خواست مولا به کار می‌گیرند و به علت هماهنگی میان تکوین و تشریع، شاهد کارآمدی بسیار بالاتری در جامعه خواهیم بود.

البته یکی دیگر از وظایفِ نظام سلامت در ساختار امامت– امت، اصلاح و بازگرداندن عدم تعادل‌هایی است که برای انسان‌ها در درگیری با نظام کفر و جامعه طاغوتی ایجاد می‌شود که مجال دیگری برای توضیح می‌طلبد.

با توجه به اینکه در نظام امامت-امت، مشارکت مردمی سهم بالایی در تصمیم‌گیری‌ها و تصمیم‌سازی‌های ساختارهای اجتماعی دارد -به خلاف نظام سلامت مدرن که دقیقاً موجبِ سلطه‌ی نخبگانی بر آحاد جامعه می‌شود.

– در ساختار نظام سلامت مطلوب، طبقات فوقانیِ سازمان، با آگاهی‌افزایی و بسط اختیار مردم، ارتقاء سطح سلامت در جامعه را تسهیل می‌کنند.

 این فرآیند با تعریف جایگاه رسمی برای خانواده و خانه و مخصوصاً با تمرکز بر روی نقش‌آفرینی مادران در ارتقاء سلامت خانواده شکل می‌گیرد؛ چرا که در نظام امامت – امت، خانواده، سلول بنیادین جامعه بوده و تمامی ساختارهای تعریف شده باید به گونه طراحی گردد که علاوه بر استفاده حداکثری از ظرفیت مادران و خانواده، باعث تقویت این هسته مرکزی گردد.

یکی از دلایل مهم بودن نقش مادران در ارتقاء سلامت، وجود ارتباط وثیق میان سلامت فردی با تغذیه و روابط عاطفی است. اما برای کارآمدترکردن این سلول بنیادین، نیازمند کارهای علمی دقیق با کمک فرآیند وقف‌پایه‌ی تولید دانش برای ارتقاء سلامت هستیم. به همین منظور مسئله‌ی حمایت‌گری نهادهای بالادستی و حکمرانی از نهادهای پایین‌دستی (خانه و خانواده) با کمک ابزارهای آگاهی‌افزایی در امر سلامت به جای مداخله‌گری، لازم و ضرروری است.

با توضیح فوق نظام سلامت در زیست شهر، در دو بخش تعریف شده است:

بخش اول، درمان‌گاه است که برای بیماران، خدمات درمانی را تا بهبود کامل، ارائه می‌کند.

بخش دوم، واحد پیشگیری و سلامت است که در واحد جمعیتیِ «کوی» (واحد جمعیتیِ ۱۶۰ واحدی) در نظر گرفته شده است. کارکرد اصلی این واحد، انجام ویزیت سلامت به صورت دوره‌ای برای تمام ساکنینِ کوی حداقل یکبار در ماه است. پزشکان در این واحد از طریق حمایتگری و آگاهی‌افزایی به خانواده‌ها و مخصوصاً بانوان، به دنبال ارتقاء سطح سلامت ساکنان هستند.

همچنین در محیط همسایگی (۱۰ تا ۴۰ واحد مسکونی) واحد پیشگیری و سلامت، محلی مشخص برای انجام ویزیت و ارائه خدمات مختلف، در نظر گرفته است. در این واحدها در مواردی که ضرورت ایجاب نماید، موارد درمانیِ مداخله‌گرانه‌ای مانند حجامت و … نیز انجام می‌پذیرد.

به منظور پرهیز از شکل‌گیری روابط بازاریِ رایج در زمینه سلامت و فروش خدمت، هزینه‌های واحد پیشگیری و سلامت از طریق جمع‌آوری شارژ ماهانه از ساکنین زیست‌شهر تأمین می‌شود. همچنین نیروهایی که در این واحدها به خدمت گرفته می‌شوند همگی با روحیه ایثارگرانه و مجاهدانه‌ به منظور حفظ و ارتقاء سلامت جامعه در حال خدمت‌رسانی به مردم هستند.

در اثر مجموعه اقداماتی که در حوزه پیشگیری و سلامت و همچنین تدابیر تغذیه‌ای در زیست‌شهر انجام می‌پذیرد، پیش‌بینی ما این است که سرانه‌ی تعداد بیمار در این ساختار، بسیار کمتر از سرانه فعلی شهرها باشد و این خود موجب نیاز حداقلیِ شهر به درمانگاه‌های متمرکز و درمان‌محور خواهد شد.

یکی دیگر از تدابیر در نظر گرفته شده در زیست‌شهر اینکه یکی از اتاق‌های خانه‌های وسیع به گونه‌ای طراحی می‌شود که امکان تبدیل آن به محلی برای قرنطینه خانگی فراهم باشد؛ زیرا همان‌طور که بیان شد، نقش عاطفی مادران در تسریع درمان، نکته حائز اهمیتی است که نباید از آن غافل شد.

همه این موارد در کنار احیای استحمام سلامت محور با تمام ارکان و زوایای کاربردی و پیچیده‌ی خود در زیست‌شهر، می‌تواند موجب حفظ و ارتقاء چشمگیر سلامتِ ساکنان شهر باشد.

کانال زیست شهر در ایتا

حسن کربلاییمشاهده نوشته ها

حسن کربلایی، متولد 1363 در شهر تهران تحصیلات دانشگاهی خود را در دانشگاه صنعتی اصفهان در رشته فیزیک تا مقطع کارشناسی ادامه داد و در بستر مطالبات رهبر معظم انقلاب مبنی بر جنبش نرم افزاری وارد حوزه علمیه شد. او هم اکنون مسئول مرکز توسعه اطلاعات و همکاری های علمی فرهنگستان علوم اسلامی قم است.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *