شهر و خانه هوشمند مولّد
در این مطلب، با یکی دیگر از جنبههای مورد توجه در زیستشهر مولّد یعنی مسئله هوشمندسازی آشنا خواهید شد.
زیستشهر مولّد یک الگو برای فضای زیست اجتماعی جدید است که تلاش دارد تا بیشترین هماهنگی در تمام جنبههای زندگی با سبک زندگی اسلامی را ایجاد نماید.
در مقیاس شهری سه غایت برای هوشمندسازی میتوان متصور شد:
رویکرد اول
کنترلپذیرتر کردن شهروندان از طریق ابزارهای نظارت و رصد پیشرفتهتر
رویکرد دوم
پیشبینیپذیرتر کردن افراد از طریق تحلیل کلاندادهها (بیگ دیتا) و الگوهای رفتاری آنها
رویکرد سوم
بهینهسازی احساسات، تحلیلها و عادات انسانی متناسب با جهتگیریهای بنیادین به کمک هوشمندسازی
رویکرد اول:
در این نوع از هوشمندسازی شهری، تمرکز حاکمان بر روی جمعآوری حداکثری اطلاعات برای اعمال کنترل حداکثری در رفتار شهروندان است.
رویکرد دوم:
این رویکرد در تلفیق با علوم شناختی میکوشد تا با تسلط بر ناخودآگاه اجتماعی؛ رفتارها، احساسات و تحلیلها را به سمت و سویی خاص، جهت دهی نماید. در این حالت کنترلپذیری در لایهای بسیار عمیقتر اتفاق میافتد؛ چرا که به خلاف رویکرد اول، احساس کنترل و اجبارِ کمتری در کنشگران ایجاد میشود و هر کنشگر، درون پازلی که برای او طراحی شده است به نحوی ایفای نقش مینماید که هم احساس آزادی و انتخاب میکند و هم در راستای منافع طراحِ بازی و سازندهی پازل گام بر میدارد.
به عنوان مثال هوشمندسازی در جهان سرمایه داری، بیشتر به جذابیت، لذتمندکردن و تسهیل مصرف، کمک میکند و رویای یک زندگی آسان را به عنوان رویای اجتماعی بشر تعریف میکند. استعارهای که میتواند برای اشاره به این رؤیای اجتماعی به کار رود، استعاره هتل است (هتل به عنوان مظهر لم دادگی و لذت جویی مدرن)
رویکرد سوم:
به خلاف دو رویکرد فوق میکوشد تا به کمک هوشمندسازی، رفتارها و تمایلات ناخودآگاه را تبدیل به رفتارهای هوشمندانه و آگاهانه نماید تا برای آحاد جامعه امکان بهینه کردن احساسات، تحلیلها و عاداتشان بر اساس جهتگیریهای اصلی و بنیادینی که برگزیدهاند فراهم گردد.
برای هرکدام از ما در زندگی روزمره، رانههای انگیزشی، شاکلههای رفتاری و کششها و فشارهای گروههای اجتماعی، نقش تاثیرگذاری دارد اما الزاما این تاثیر، همسو و هم افزا با آرمانهای اصلی که در زندگی برگزیدیم نیست. هوشمندسازی میتواند در زمینهی نشان دادن ریشههای امور و در نتیجه بسط اختیار انسانی کمک نماید.
البته در چنین رویکردی نیز، رانهی انگیزشیِ آحاد جامعه همان نفع فردی است با این تفاوت که این نفع به وسیله تحلیل عمیق میتواند پایدارتر و جمعیتر دنبال گردد. اما اگر طراحی کل زمین بازی و ساختار شبکه با انگیزه نفعپرستی صورت پذیرد در درازمدت تبدیل به حالت اول یا دوم میشود.
برای جلوگیری از این امر، تنها راه، محور قرار گرفتن کسانی است که با انگیزهی ایثار، فعالیت میکنند. این محور قرارگرفتن نمیتواند به صورت قراردادی و گزینش و سنجش صلاحیت باشد، بلکه نیازمند بستر و طبیعتی هستیم که انگیزهها به صورت طبیعی در آن غربال شده و خود به خود انگیزههای ایثار در رتبه های بالاتری قرار گیرند.
به عنوان مثال میتوان به فعالیت های حاج عبد الله والی در بشاگرد و یا حاج قاسم در دفاع از حرم اشاره نمود. قرارگرفتن در چنین جایگاههایی برای کسانی که نفع فردی، رانه انگیزشی اصلی آنهاست، طبیعتا نامطلوب و غیرآرمانی است و اصولا به دنبال چنین جایگاههایی نیستند.
برای اداره جوامع نیز نیازمند نظامی خاص در تولید، توزیع و مصرف، قدرت، اطلاع و ثروت هستیم که راس هرم را برای اهل نفع فردی، غیرجذاب و برای اهل ایثار منطقی و جذاب نماید.
هوشمندسازی زیستشهرهای مولّد، رویای توسعه اختیار در جهت نیل به نظام امامت-امت و جامعه یاریگرانه را پرورش میدهد. استعارهای که برای این نوع رویا میتوان بیان نمود استعاره فتح قله است. (در برابر استعاره هتل)
آنچه در رؤیای فتح قلّه ایجاد جذابیت و حرکت میکند، آسایش و لمیدگی نیست، بلکه این حس پیروزی و فتح قله است که باعث میشود حرکت به سمت قله به آسایش درون خانه ترجیح داده شود و رویای این فتح و پیروزی است که او را به حرکت و تلاش وامیدارد. چنین رویایی را میتوان برای یک جامعه متصور شد.
اما جامعهای که نهایت آرمان خود را دستیابی به رفاه و آسایش قرار میدهد به تعبیر فارابی یک مدینه نذاله است و در مقابل جامعهای که رشد و تکامل را بر همه اهداف اولی میداند و میطلبد جامعهای متفاوت با جامعه اول است.
___________________
مدینه نذاله : هدف مردم از اجتماع در این مدینه رسیدن به ثروت و مکنت است . در این جماعات بخل و احتکار رواج دارد و مال اندوزی آرمان نهایی همگان است . ملاک برتری در این جامعه توانگری است و لذا برترین مردم توانگرترین آنان است ،در نتیجه ریاست مدینه با کسی است که قادر به فراهم کردن وسایل توانگری مردم است.
در این نوع زیست، سکوها (پلتفرمها) و نرمافزارهایی (اپلیکیشنها) برای اداره شهر طراحی میشود که مشارکت مردمی را تا سطح تصمیمسازی، تصمیمگیری و امکان حضور آنها را در خلق تصمیم، متناسب با ظرفیتها و آرمانهایشان به نحو آگاهانه فراهم سازد. تفصیل این بحث را میتوان در شیوه اداره مشارکتی زیست شهرها مطالعه کرد.
همچنین شهر هوشمند، سکوها و نرمافزارهای مناسب را برای تسهیل و گسترش زیستِ یاریگرانه هم در عرصه پژوهش و دانش و هم در عرصه زندگی روزمره، ایجاد میکند که نمونه آن را در توضیح خانه نوآوری در زیست شهر میتوان مطالعه کرد.
سازوکارها و ابزارهای شهر هوشمند به نحوی سامان میابند که به تقویت خانواده به عنوان سلول جامعه کمک نمایند؛ چرا که خانواده نهادی شگفت انگیز و معجزهگون در تبدیل نفع فردی به یاریگری، محبت و دیگرخواهی است. منظور از تقویت سلول جامعه، افزایش سهم تاثیر خانواده در مناسبات اجتماعی است که با بازگرداندن نظامات اجتماعی به میزان مقدور به درون خانه و آغوش خانواده ایجاد میشود و باعث بسط اجتماعی خانه میگردد. لذا هوشمندسازی نیز در همین راستا به خدمت گرفته شده و تسهیلگر وقوع چنین روابط و تحقق چنین نظامات اجتماعی خواهد بود.
از سایر موارد تسهیلگری به کمک فناوریهای هوشمند در زیست شهر مولّد میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
پیگیری سلامت خانواده محور در مقابل سلامت فردمحور به وسیله ارائه خدمات پویای پرونده هوشمند سلامت
شناسایی و پیشنهاد کنشگری مناسب به خانواده برای پرورش اخلاقی، ذهنی و مهارتی فرزندان به وسیله ارائه خدمات آموزشی هوشمند
ایجاد ارتباط و هم افزاسازی روابط خانواده در محیطهای همسایگی با محوریت یاریگری و افزایش الفت و خَلق کنش جمعی در این محیطها
جنبههای اقتصادی هوشمندسازی در شهر و خانه هوشمند مولّد
به لحاظ اقتصادی، هوشمندسازی در زیستشهر باعث میگردد خانه و خانواده از سلول و واحدی مصرفی به واحدی مولّد بدل گشته و با تسهیل تولید (از تأمین مواد اولیه تا بازاریابی و فروش) منجر به آزادسازی انسان از زنجیرهای اقتصادی سرمایهداری شود. به خلاف تسهیلسازی مصرف که انسان را روز به روز در زنجیرها و اغلال نظام سرمایهداری فرو میبرد.
نمونههایی از هوشمندسازی در عرصه تولید به قرار زیر است:
بازاریابی برای تولیدات خانگی و کوچک مقیاس و تأمین خریداران مناسب برای تولیدات خانههای مولد
شناسایی و تسهیل تأمین مواد اولیه مورد نیاز برای تولیدات خانگی متناسب با معیارهای استقلال از چرخه اقتصاد سرمایهداری به کمک نرمافزارها و سکوهای ارتباط اجتماعی
کم کردن زمان مورد نیاز برای شناسایی و انجام بهترین عملیات در کشاورزی معیشتی در خانههای مولّد و حتی انجام خودکار برخی فعالیتها در این زمینه (مانند آبیاری، تغذیه حیوانات و …)
بهینهسازی و تقویت پایداری تأمین انرژی به کمک نیروگاهها و واحدهای تولید انرژی در مقیاس خرد و در سطح خانگی و شبکهسازی آنها به گونهای که امکان استقلال از نیروگاههای بزرگ را فراهم کرده و علاوه بر اینکه به استقلال خانه و خانواده از چرخههای سرمایهداری در تأمین نیاز خود کمک مینماید، به عنوان پدافند غیر عامل باعث تاب آوری بیشتر جامعه در مقابله با هجمه دشمنان به زیرساختهای شهری خواهد شد
سخن پایانی
بر مبنای آنچه که در بخش مبانی نظری در مورد تکنولوژی گفته شد، الگوی زیست شهر از تکنولوژیهای هوشمند و ابزارهای نوین متعددی بهره میگیرد و توضیحگر زیست نوینی بر محور تحقق جامعه آرمانی اسلامی است و موارد فوق تنها به منظور نمایش تفاوت تکنولوژیهای هوشمندسازی این نوع زیست با زیست جهان غرب آورده شده است تا نشان دهد که چگونه با گزینش متناسب ابزارها به کمک معیارها و مطلوبیتهای بومی میتوان از تکنولوژیها در جایگاه و نظام روابط جدیدی استفاده کرده و در نهایت به تدریج و متناسب با مقدورات، مورد بازطراحی و بهینهشدن مستمر قرار گیرند.
با سلام به جناب دکتر
سوالی که دارم این هست که فرمودید نیروگاه های خرد در خانه میشه بفرمایید دقیقا منظورتون چیه و آیا چنین چیزی عملی هست؟!
سلام و وقت بخیر.
بله محصولاتی مثل سلولهای خورشیدی، نسیم گردها (توربین بادی کوچک مقیاس خانگی)، زمین گرمایی خرد مقیاس، بیوگاز و …