خانه مولّد، خود اشتغالی پایدار
آنچه در این مطلب به آن پرداخته شده است توجه به یکی از ابعاد مهم و متمایز الگوی زیستشهر با سایر الگوهای معماری و شهرسازی است. توجه به اشتغال و معیشت ساکنین خانهها و شهرهای جدید، پاشنه آشیل طرحهای معماری و شهرسازی جدید است که در این مطلب به صورت مختصر با فلسفه توجه و برنامهریزی برای ایجاد اشتغال در خانههای مولّد آشنا خواهید شد.
شهرها کعبه آمال
از ابتدای تاریخ بشر، شهرها کعبه آمال و رویای اجتماعی انسانها بوده است. نزدیکی به مراکز ثروت و قدرت، جایگاه اجتماعی افراد و آرزوی طبقات مختلف را شکل میداده است.
این اتفاق در دوران صنعتیشدن و با پیدایش کارخانههای وسیع، شدتی دوچندان یافت. سیر مهاجرت کارگران از روستاها و شهرهای کوچک به شهرهای بزرگی همچون لندن و پاریس، باعث شد که ازدحام، آلودگی و ناامنی، تبدیل به پدیدهای رایج در شهرهای بزرگ گردد.
اینجا بود که این جذابیت شهری با خارج شدن از مقیاس و تعادل خود، روندی معکوس یافت و برای اولین بار در تاریخ بشر، این حومهها بودند که تبدیل به رؤیا و قطب جذاب کالبدی شدند.
حومه شهرها، رؤیای سکونت
با مهاجرت ثروتمندان به حومه، رویای طبقه متوسط نیز امکان خروج از شهر و تهیه یک خانه ویلایی در حومه شهر گردید؛ و مجددا برای اولین بار در تاریخ، جدایی گسترده بین محل کار و محل سکونت ایجاد شد.
در ادامه با منطق «صرفه به مقیاس»، بین چهار کاربری اصلیِ کشاورزی، صنعت، سکونت و فراغت فاصله افتاد. ایدهی شهرکهای صنعتی، اراضی زراعی مکانیزه و شهرکهای کشاورزی، شهرها و شهرکهای فراغتی و تفریحی و در نهایت تبدیل شدن سکونت گاهها به خوابگاه، گسترشی روز افزون یافت.
تغییر در نهاد خانواده، میوه مسموم جامعه بازار
در جامعه بازار، روابط نابازاری همچون محبت، اخلال در نظام اجتماعی محسوب میشود. نظریهپردازانی همچون اسمیت میگوید تنها گدایانند که برای برآورده شدن نیازهایشان به خیرخواهی دیگران اتکا میکنند.
با همین منطق، نهادی مثل خانواده -که گسترش دهندهی روابط نابازار در جامعه است- نهادی غیررقابتی و غیربهینه است و تلاش میشود تا با بیرون آوردن نظامات و روابط اجتماعی از درون خانه به سطح بازار، روابط بازاری و رقابتی گسترش یابد. مفهوم «مسکنِ حداقل» و «خانه سلولی»، در این بستر فراگیر میشود.
وقتی به خاطر ابعاد حداقلیِ خانه، فعالیتهایی همچون نگهداری از سالمندان، بازی بچهها و حتی پخت غذا به بیرون از خانه انتقال یابد، تک تک این فعالیتها با تراکنش مالی و رشد GDP همراه خواهد بود.
خانواده در نظام امامت-امت، سلول بنیادین جامعه
اما در مقابل، در جامعه انبیاء و نظام امامت-امت، خانواده، سلول بنیادین جامعه است (اصل ده قانون اساسی) و کالبد آن (خانه) اهمیت و جایگاه والایی دارد و بر خلاف جامعه بازار برای بسط اجتماعی خانه و آوردن فعالیتها و روابط اجتماعی گوناگون به درون خانه تلاش میشود.
به همین دلیل میتوان کالبد و فضای زیست اجتماعی را به نحوی طراحی نمود که فعالیتهای فوق به درون خانه بازگردد.
لذا علاوه بر سکونت، کاربریهای زیر نیز برای خانه در نظر گرفته میشود:
۱: کشاورزی در قالب کشاورزی معیشتی
۲: صنعت و فعالیت های تولیدی در قالب کارگاههای خرد خانگی
۳: فراغت در قالب بهرهمندی از فضای باز و نیمه باز کافی
انسجام خانوادگی و افزایش محبت و ایثار در جامعه
در چنین بستری امکان هم افزایی و همکاری اعضای خانواده افزایش یافته و وجود فعالیتهای مشترک و امکان صرف وقت افزونتر، منجر به انسجام پیوندهای خانوادگی میشود.
انسجام پیوندهای خانوادگی نیز به نوبه خود سهم محبت و ایثار را در جامعه افزایش میدهد.
همانگونه که برای مندویل و اسمیت، بازار مکانیزم جادویی تبدیل شرّ فردی (طمع) به خیر اجتماعی بود، در نظام امامت-امت، خانواده نیز معجزهای تکوینی است که در آن حتی قدرت طلبترین پادشاهان نیز به بقای تاج و تخت خود و ادامه سلطنت در نسلشان میاندیشند؛ به عبارت دیگر، خودخواهی بشر در این معجزه خلقت (خانواده) در قالب دگرخواهی (واگذاری تاج و تخت به فرزند) بروز میکند.
حال جامعهای را فرض کنید که ۷۰ درصد متولدین آن نمیدانند پدرشان کیست و یا جامعهای که افراد به جای پدر و مادر از دستگاههای شبیهسازِ رشد به دنیا میآیند.
طبیعتا ریشه و بستر مناسب برای رانههای انگیزشیِ دگرخواهی و ایثار و محبت در چنین جامعهای فراگیر نخواهد شد.
وقوع چنین فعالیتهایی در خانه نیازمند مساحت و وسعت کافی است و شاید این حکمت چیزی باشد که در روایات از آن به عنوان «دار واسعه» یاد شده و از علامات سعادت انسان دانسته شده است.
بدون دیدگاه